دلنوشته های طلبگی

درد دل یک طلبه نه چندان با سواد که در حوزه معروفی درس نمی خواند...

دلنوشته های طلبگی

درد دل یک طلبه نه چندان با سواد که در حوزه معروفی درس نمی خواند...

سلام
من داود ام طلبه سطح یک یکی از حوزه های علمیه که فقط سعی کردم هیچ چیزی رو بدون دلیل نپذیرم. به این خاطر همیشه سرزنش شدم اما همیشه اون چیزی که مخفی نمی مونه حقیقته.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها

#حجره نشینی های رنگارنگ


 

حجره در فرهنگ طلاب به خوابگاهی اطلاق می شود که درآن همه شئون زندگی طلبگی رعایت می شود و مکان آرامش، درس، خواب، خوراک، خوانندگی، اینترنت و خلاصه همه کارها است.

این سیر مطالب قرار است خاطرات شیرین حجره نشینی را بازگو کند که برای طلبه ها وغیر طلبه ها هم خوش آیند هست و نیاز به دقت دارد.

قصه از اونجایی شروع میشه که قبول میشی در حوزه و راه پیدا می کنی به حجره مخصوص خودت که به نوعی از قبل برایت انتخاب شده و سعی می کنی خودت را با محیط طلبگی تطبیق دهی تا همه چیز عادی به نظر برسد. چون اغلب از شهرهای مجاور یا حومه (حومه شهری ست که در همه شهرها موجود است) به سمت حوزه می آیند البته کسانی که در شهر حوزه خود زندگی می کنند هم بعضا یا بالاختیار یا بالاجبار حجره نشینی می کنند و درک زندگی طلبگی مستلزم درک مفهوم حجره است.

حجره ها معمولا نوع های مختلفی دارند از حجره رو به دریا با منظره عالی گرفته که اوکازیون است تا حجره هایی همانند انباری که فقط قابلیت خواب آن هم به صورت ایستاده درش وجود دارد، پس از انتخاب کردن یا به تعبیر درست انتخاب شدن مکان حجره ات باید با افراد آن یعنی هم حجره ای ها آشنا شوی، لازم به ذکر است غیر از تقسیم حجره به نورگیر و غار(مکانی که هیچ روزنه امید از نور درآن نیست) حجرات به اعتبار افراد داخل آنها هم تقسیم می شوند به کودکستان و پیرغلامان یا نمازشب خوان ها و مکروهاتیان یا درس خوان ها و خوش گذران ها بهرحال هرجور بخواهی در این جا موجود است مهم اینه بتونی جایگاه خودت رو در این جمع پیدا کنی.

از مهم ترین خطرات حجره نشینی حمله موجودات فضایی یا همون سوسک های شهری به حجره است البته به انتخاب حوزه شما هم مرتبط است اما تا الان من هرچه دیدم خالی از این مزیت پر شور و دارای هیجان نبودند، شبانه برای نوشیدن مقداری آب بیدار می شوی و وقتی چراغ را روشن می کنی سوسک بزرگ و گرسنه ای را می بینی که قصد دارد به سمت گوشه حجره مخفی شود، سریع طی عملیات چریکی نعلین را از دم درب حجره بر می داری و به سراغ موجود بیچاره می روی که کاشف به عمل می آید غیب ش زده و تا صبح مجبوری بیدار بمانی و بالاجبار در مدرس یا کتابخوانه مطالعه کنی البته بعضا هم دیده شده نماز شب خوانده اند.

طلبگی تلخی و شیرینی خاص خودش رو داره و البته بیشترش رو میشه تو حجره نشینی فهمید به طوری که بعضی از علما طلبه ای که در حجره نماند را طلبه نمی دانند و این زندگی را نوعی نعمت و زندگی با پول طلبگی را برکت می شمارد، ما نیز از اعتراض بیش از این دست برمیداریم و فقط سعی در دیدن نیمه پر لیوان می کنیم بهرحال این راه خوبی های خاص خودش را دارد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی