دلنوشته های طلبگی

درد دل یک طلبه نه چندان با سواد که در حوزه معروفی درس نمی خواند...

دلنوشته های طلبگی

درد دل یک طلبه نه چندان با سواد که در حوزه معروفی درس نمی خواند...

سلام
من داود ام طلبه سطح یک یکی از حوزه های علمیه که فقط سعی کردم هیچ چیزی رو بدون دلیل نپذیرم. به این خاطر همیشه سرزنش شدم اما همیشه اون چیزی که مخفی نمی مونه حقیقته.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان های طلبگی» ثبت شده است

#حجره نشینی های رنگارنگ


 

حجره در فرهنگ طلاب به خوابگاهی اطلاق می شود که درآن همه شئون زندگی طلبگی رعایت می شود و مکان آرامش، درس، خواب، خوراک، خوانندگی، اینترنت و خلاصه همه کارها است.

این سیر مطالب قرار است خاطرات شیرین حجره نشینی را بازگو کند که برای طلبه ها وغیر طلبه ها هم خوش آیند هست و نیاز به دقت دارد.

قصه از اونجایی شروع میشه که قبول میشی در حوزه و راه پیدا می کنی به حجره مخصوص 

#نحوه ورود به حوزه (2)



اصولا آدم ها در همه دنیا به دو دسته تقسیم می شوند و این تقسیم بندی قطعا مورد تایید جامعه شناسان، روانشناسان، پزشکان و ریاضی دانان و حتی متخصّین جراحی مغر و اعصاب بخش اطفال هم هست. این که انسان ها یا آدم اند یا آخوند که این دو تفاوت بسیاری باهم دارند و برای درک این افتراق باید کلیه علوم رو به صورت تخصصی پاس کنید که متاسفانه عمر کوتاه 100ساله کفاف نمی دهد.

#نحوه ورود به حوزه (1)



خیلی وقتا خیلی حرفا تو دل آدم می مونه که شاید گفتنش خیلی خوب نباشه و شاید به مذاق بعضی ها خوش نیاد مثل همین روش نگارش که کلی توش اشکال ادبی وجود داره ولی من ترجیح میدم ساده بنویسم، به قول ی بنده خدایی ما انقدر تو مستحبات گیر کردیم که واجباتمون ترک شده.

واقعیتش نمی دونم از کجا شروع کنم آخه موضوع طلبگی خیلی عامیانه نیست و جالب این که اکثر مردم شناخت درستی نسبت به این راه  ندارند شاید منم به همین خاطر این بلوگ رو راه اندازی کردم.

داستان از جایی شروع میشه که